English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9723 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horizontal event numbering U شماره گذاری افقی وقایع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vertical events numbering U شماره گذاری عمودی وقایع
numbering U شماره گذاری
unnumbered U شماره گذاری نشده
basebal billiard U نوعی بیلیارد کیسه دار با 12گوی شماره گذاری شده از 1تا 12
ten key pad U مجموعهای مجزا از کلیدهای شماره گذاری شده از 0 تا 9روی یک صفحه کلید که واردکردن عدد را اسان می سازد
redesignate U اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
cells U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
cell U دریک صفحه گسترده کدی که موقعیت یک خانه را با سط ر و ستون مشخص میکند. معمولاگ سط رها شماره گذاری شده اند و ستون ها بر حسب حروف الفبا هستند
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
levels U تراز سطح افقی افقی کردن
levelled U تراز سطح افقی افقی کردن
leveled U تراز سطح افقی افقی کردن
planes U افقی سطح افق افقی کردن
planed U افقی سطح افق افقی کردن
planing U افقی سطح افق افقی کردن
level U تراز سطح افقی افقی کردن
plane U افقی سطح افق افقی کردن
station number U شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
sliding wedge U گاوه افقی یاکولاس افقی
DTMF U روش شماره گیری با دستگاه تلفن که در آن هر شماره یک TONE ایجاد میکند مقایسه شود با Pulse Dialling
cleek U چوب شماره 4 چوبی یا اهن شماره 1 گلف
count off U شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
they exceeded us in number U شماره انها از شماره مابیشتر بود
lay reference number U شماره ترتیب کاشتن مین شماره مشخصات مین کاشته شده
anisandrous flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگی ان برابر باشد
an isaiah flower U گلی که شماره و شکل پرچمهای ان با شماره و شکل مادگیهای ان برابر باشد
military impedimenta U شماره بارنامه نظامی شماره حمل بار نظامی
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
happenstance U وقایع اتفاقی
logs U ثبت وقایع
chronology U وقایع نگاری
minute U گزارش وقایع
log U ثبت وقایع
record of events U ثبت وقایع
chronicler U وقایع نویس
annalist U وقایع نگار
historify U وقایع نگار
minute book U دفتر وقایع
minute U یادداشت وقایع
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
flight log U دفتر وقایع پرواز
log U ثبت کردن وقایع
the occurrences of the day U رویداهای یا وقایع روز
pro-active U گرایش به ایجاد وقایع
logs U ثبت کردن وقایع
deck log U دفتر وقایع ناو
record of events U دفتر ثبت وقایع
annals U وقایع سالیانه سالنامه
rough log U دفترچه وقایع ناو
sportswriter U وقایع نگار ورزشی
deck log U دفتر وقایع دریانوردی
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
Trifling ( small) happenings of life . U اتفاقات ( وقایع )کوچک زندگی
flight log U دفتر ثبت وقایع پرواز
parish register U دفتر ثبت وقایع سه گانه
station log U دفتر وقایع ایستگاه مخابراتی
muster book U دفتر ثبت وقایع روزانه
daybook U دفتر ثبت وقایع روزانه
refit book U دفتر یادداشت وقایع دریایی
trend U مسیر انجام کار سیر وقایع
trends U مسیر انجام کار سیر وقایع
fatidic U وابسته به پیش گویی حوادث و وقایع
chronicle U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
diary U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
diaries U دفترروزانه یکان دفتر وقایع روزانه
trains U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
trained U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
station log U دفتر ثبت وقایع پست مخابراتی
chronicling U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicles U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
chronicled U شرح وقایع بترتیب تاریخ تاریخچه
train U سلسله وقایع توالی حیله جنگی
log engineering U دفتر ثبت وقایع موتور ناو
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
slates U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
Give me a full account of the events. U جریان کامل وقایع را برایم تعریف کنید
anachronism U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
anachronisms U اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
slated U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
slate U ذغال سنگ سخت وسنگی شرح وقایع
chronology U شرح وقایع بترتیب زمانی علم ترتیب تاریخ
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
chronology U تاریخ شماری جدول یا شرح وقایع یاتاریخهای وابسته بانها
geochronology U شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
supervening impossibility of performance U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
dialectic materialism U دیالکتیک مادی مبتنی بر قبول جبرتاریخ به عنوان یک سائق عمده وقایع
frustrations U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
frustration U غیر ممکن شدن اجرای قراردادبه دلیل دخالت وقایع غیرمترقبه
chalk number U شماره سریال بار هوایی شماره سریال حرکت هوایی
dynamic analisis U تجزیه و تحلیل وقایع اقتصادی با در نظرگرفتن تغییرات گذشته و حال و احتمالا" اینده
stock number U شماره فنی انبار شماره انبار
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
forward chaining U روش استدلال مبتنی بر وقایع که از شرایط شناخته شده به هدف مطلوب می رسد زنجیره پیشرو
electronic journal U فایل خلاصه شرح وقایع دریک ترتیب زمانی فعالیتهای پردازشی انجام شده توسط کامپیوتر
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
laterad U افقی
horizontal U افقی
lateral U افقی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
cross beam U تیر افقی
yardarm U بازوی افقی
cross head U تیر افقی
horizontal taping U مساحی افقی
horizontal boring U سوراخکاری افقی
cross hatch U هاشور افقی
horizontal wedge U کولاس افقی
trunnion U پاشنه افقی
horizontal wedge U گاوه افقی
tier U ردیف افقی
horizontally U بطور افقی
ordinate U حور افقی
putlog or lock U تیر افقی
tiers U ردیف افقی
trunnion U مفصل افقی
cross level U افقی کردن
jack arch U طاق افقی
horizontal cornice U رخ بام افقی
crosscut saw U اره افقی بر
landscape orientation U تمایل افقی
horizontal disparity U ناهمخوانی افقی
straightest U افقی بطورسرراست
horizontal plane U صفحه افقی
horizontal mobility U تحرک افقی
rhumb U دایره افقی
horizontal loading U کولاس افقی
straighter U افقی بطورسرراست
horizontal integration U انضمام افقی
transom U وادار افقی
horizontal integration U تمرکز افقی
horizontal integration U ادغام افقی
horizontal hook U قلاب افقی
horizontal growth U رشد افقی
transom U الت افقی
horizontal candlepower U شمع افقی
horizontal combination U ترکیب افقی
horizontal crossbar U میله افقی
transverse plane U صفحه افقی
horizontal polarization U قطبش افقی
horizontal U سطح افقی
straight U افقی بطورسرراست
brise-soleil U کرکره افقی
cross-beam U تیر افقی
brise-soleil U پرده افقی
plain coordinates U مختصات افقی
horizontal scrolling U حرکت افقی
abscissa U محور افقی
horizontal pump U پمپ افقی
abscissa U بعد افقی
horizontal section U برش افقی
surged U حرکات افقی اب دریا
surge U حرکات افقی اب دریا
crossbars U تیرک افقی دروازه
grand piano U پیانوی بزرگ و افقی
cross grinder U شاه تیر افقی
boom U ستون افقی [کشتی]
horizon system of coordinates U دستگاه مختصات افقی
spar U ستون افقی [کشتی]
ridge pole U کش دیرک افقی چادر
lateralrelationship U نسبت در خط افقی از پهلو
roof tree U کش دیرک افقی چادر
crossbar U تیرک افقی دروازه
surges U حرکات افقی اب دریا
mean horizontal candlepower U شمع افقی متوسط
grand pianos U پیانوی بزرگ و افقی
advection U جابجایی افقی هوا
x axis U بردار افقی گراف
horizontal arch element U حلقه افقی قوس
transverse adduction U نزدیک کردن افقی
horizontal synchronizing U همزمان ساز افقی
horizontal stabilizer U مکان افقی ثابت
horizontal loom U دار افقی [قالی]
vertical loom U دار افقی [قالی]
horizontal social mobility U تحرک افقی اجتماعی
horizontal shearing stress U تنش برش افقی
common roof U تیرچه افقی خرپا
dragon-tie U تیر افقی گوشه ها
horizontal labor mobility U تحرک افقی کارگر
horizontal phase control U تنظیم فاز افقی
horizontal loading U بارگیری افقی کشتیها
transverse abduction U دور کردن افقی
transom U الت افقی کمرکش
elevator U مکان افقی متحرک
breastsummer U تیر افقی سردر
bar U میله افقی در پرش
x plates U صفحات انحراف افقی
lateral U واقع درخط افقی
laterad U واقع درخط افقی
X coordinate U مختصات بردار افقی
elevators U مکان افقی متحرک
bars U میله افقی در پرش
cross level U حباب تراز افقی
boom U تیر افقی وصل به بادبان
adjustment for horizontal-circle image تنظیم افقی مرکز تصویر
wale U تیر افقی انتخاب کردن
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
western roll U غلطیدن افقی از روی میله
Recent search history Forum search
1کارشناس حقوق ثبت اسناد و املاک-مشاور امور ملکی و ثبتی وقیمت گذاری -
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
2از ظاهر کسی یا چیزی نمیشه به باطنش پی پرد
1بدین وسیله از شما صمیمانه دعوت به عمل می آید، تا در برنامه ی که به مناسبت سپاس گذاری و قدر شناسی از مساعدت های مالی کشور جاپان، که از جانب اداره محلی بامیان برنامه ریزی گردیده است، شرکت ورزیده ممنون
1offshoring
1Finally, standard notation is used throughout, with clarifications provided as needed.
1• What is Data Preparation. That is the diffrents between the Dimensional modeling and third-normal-form (3NF) modeling? Answer 6 - The data presentation area is where data is organized, stored, and m
1Can't send messages to non-contact (Telegram F.A.Q)
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
1scrambling
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com